به نام خدا
با سلام.خدا قوت به شما دوستان المپيادي عزيز. من هم نظراتم را نسبت به سوالات دوست گرامي ("سوال") که در نظرات دو پست قبلی مطرح شده بود، بيان مي كنم.همچنين بابت تاخير به وجود آمده عذر مي خواهم.
1- توان تابشي يك ستاره يعني شار انرژي از كل سطح ستاره.يعني طبق تعاريف و بيان دقيق مقاله ، هم ارز درخشندگي است( ر.ك به صفحه ي 18 شكل 4)البته هيچ بعيد نيست كه مسئله اي وجود داشته باشد كه نويسنده به هر دليلي توان تابشي را به دلخواه چگالي شار از سطح تعريف كند كه در اين شرايط حتما و حتما بايد اين را در صورت سوال ذكر كند.
2-اين را من درست نمي دانم اما همين قدر بگويم كه اين تعاريف در فيزيك با نجوم كمي فرق دارند( هم در اسامي كميت ها و هم در واحدهاشان).
3- من هم درست نمي دانم ولي فكر مي كنم منظور همان شار است. اما باز هم خيلي وابسته به تعريف شخص است.
4-بله معمولا در سوالات همان چگالي شار منظور است.
5-خوب منظور كتاب هاليدي در بيان شدت همان چيزي هست كه ما آن را شار و يا چگالي شار ناميده ايم. خيلي نگران اينطور موضوعات نباشيد. خودتان از صورت سوال و توضيحات آن( به طور خلاصه تر ريخت سوال!) متوجه منظور طراح مي شويد.خوب مثلا اگر شما در سوالي برخورديد كه همين چگالي شار خودمان را شدت نامگذاري كرده بود كه مشكلي پيش نمي آيد شما هم با نامگذاري آن ادامه بدهيد.
6-علي جواب داده است.
8-حل اين سوال و سوال 10 و 12 در فايل زير!
11- يعني فقط بعد طول دارد.
12-نه سطح مقطع هندسي ذره اي است كه قرار است در محيط عامل جذب و يا پراكندگي باشد. به اثبات رابطه ي 13 نگاه بفرماييد.
13-نخير. دوباره همان بخش را مطالعه بفرماييد.با يك شكل در فايل زير آن را بهتر نشان داده ام.
14-درسته. در متن مقاله مي بايست بنويسم " تغيير رنگ" نه افزايش رنگ! به طور كلي علامت تغيير رنگ بستگي به تابعيت عمق نوري بر حسب طول موج دارد.علاوه بر آن با توجه به موقعيت قرارگيري سحابي نسبت به ما( در امتداد خط واصل ستاره-ناظر يا غير آن) تغيير در قدر طول موج مرئي و آبي با هم تفاوت دارند كه خود مشخص كننده ي علامت تغيير رنگ است.
15-بله. البته من جايي چنين رابطه اي نديده ام.اما خوب مثلا رابطه ي بين چگالي شار و شدت را براي يك جسم سياه مي دانيم.همچنين چگالي شار رسيده از يك ستاره به تعداد فوتون هاي رسيده از آن به ما مربوط مي شود كه اگر بر اثر غبار ميان ستاره اي تعدادي از آنها جذب و پراكنده شوند، چگالي شار در فاصله ي ما از منبع تغيير مي كند.
16-توجه بفرماييد در مقاله هم توضيح داده ايم كه حدود انتگرال گيري در اين جا خيلي مهم است چون كه در اين جا ما انتگرال را براي شار خالص گذرنده از سطح در نظر مي گيريم.مثلا يك المان سطح در فضا را در نظر بگيريد.اگر تابشگر در مركز صفحه باشد و ما براي محاسبه ي شار عبوري روي كل زاويه ي فضايي ها جمع بزنيم، شار خالص عبوري 0 خواهد بود.در اين جا هم اگر كل كره را به تعداد زيادي المان سطح كه به همين شكل روبه روي هم اند تقسيم كنيم، با آن حدود انتگرال گيري اي كه شما مي فرماييد بايد شار عبوري خالص 0 شود.
يك سري صحبت هاي ديگر هم در
اين فابل است.در ضمن از تمجيد دوست عزيز( سوال) سپاس گذارم.
شادتر و سربلندتر باشيد !