سلام

 --- هر آن چه که می نویسم فقط و فقط نظر ِ شخصی ی ِ بنده است و الزاما هم سو با عقیده ی ِ بقیه ی ِ اعضای ِ تیم نخواهد بود.

چیزی که می نویسم احتمالا آخرین نوشته ی ِ من در این وبلاگ خواهد بود و قصدم گلایه ، شکایت ، و از این قبیل چیز ها ، نیست.
از زمانی که فعالیت وبلاگ تیم ِ محترم و عزیز ِ 2009 کم شد صحبت ها ، و به عبارت ِ مفهوم تر درخواست ها ، برا ی ِ راه اندازی ِ وبلاگی توسط اعضای تیم ِ 2010 بالا گرفت. با گذشت ِ زمان و محقق نشدن ِ این خواسته دوستان ِ بسیار زیادی شروع کردند به بیان ِ این عقیده ِ شان که تیم ِ 2010 " کم کار " ، " ناهماهنگ " ، " غیر ِ دل سوز " ، و ... است ؛ البته هدف ِ من از نوشتن ِ این متن نقض ِ این مطالب و عقاید یا ابراز ِ دفاع در برابر آن ها هم نیست ؛ مدتی گذشت واین انتقاد ها چهره عوض کردند و این دفعه در مورد ِ عدم ِ صلاحیت ِ ما صحبت شد و این که دوره ی ِ کشوری ، مرحله ی ِ دوم و ... بسیار ساده بوده اند ، رقیب های ِ ما نا توان بوده اند ، ما بی سواد بوده ایم ( و هستیم ) ، و .... چه چیز ها که نگفتند و ننوشتند ؛ البته از دیگران و بیگانه گان چه انتطار داریم که نزدیک ترین دوستان ِ مان بدتر از این ها به ما گفتند و کردند و برچسب ِ خائن بر پیشانی ِ مان کوبیدند. بگذریم .... وبلاگ ِ ما راه اندازی شد. اما چرا دیر راه اندازی شد؟ اساتید ِ بزرگوارم ( که البته افتخار ِ حضور در کلاس ِ شان را نداشته ام ) آقایان سرمشقی و اکبری به خوبی به خاطر دارند که در اولین دیدار های ِ مان بعد از پایان ِ دوره ی ِ تابستانه و در اولین برنامه ی ِ رصدی  ی ِ مشترک ِ مان در یاسوج چقدر مشتاق ِ راه اندازی ی ِ وب گاه ی برای علاقه مندان بودیم ، و چقدر پیگیر بودیم تا اینکار را به بهترین نحو انجام دهیم... اما هماهنگی ی ِ 10 نفر ( چیزی که قبلا 20 نفر و بیشتر بود )  که هریک صاحب ِ عقیده و نظرات ِ ارزشمندی هستند به راستی بسیار دشوار تر از چیزی است که به نظر می رسد.... در هر صورت به لطف ِ همت ِ والا و پشتکار ِ دوست ِ عزیزم آقای صداقت این وب گاه راه اندازی شد و حتی دامنه ی ِ IOAA.ir به هزینه ی ِ شخصی ی ِ اعضای ِ تیم خریداری شد ( که البته به دلیل ِ مشکلات ِ فنی ی ِ مربوط به شرکت ِ سرویس دهنده هنوز راه اندازی نشده است ) . از روز ِ اول جمع ِ تعداد ِ افرادی که در جلسات ِ مربوط به کار های ِ تیمی ( اعم از ترویجی ، راه نمایی برای آیندگان ، طرح سوال و امتحان و...) و البته وبلاگ ، حاضر می شدند هیچ گاه بیشتر از 4 ، 5 نفر نبود . نمی خواهم بگویم ما نا هماهنگ بودیم و کار ِ تیمی نداشتیم و یا گروه ِ خوبی نبودیم ؛ ابدا ! تنها مساله ، که البته متاسفانه هیچ گاه شما دوستان ِ عزیزم به آن توجهی نداشته اید ، این بود که علایق و اهداف ِ افراد واقعا متفاوت و با فاصله بوده و هست . از طرفی به مدت سه ماه تمام ِ ما در هفته 12 جلسه کلاس در باشگاه داشتیم که در کنار مشغله های شخصی ِ مان که اصلا هم کم نبودند واقعا وقت ِ مان را به معنای واقعی پر کرده بود. با این وجود همیشه این موضوع که باید کاری کنیم و به هر نحو که می توانیم  یار ِ شما باشیم و کاری کنیم تا شما ما را در کنار ِ خود ببینید در ذهن ِ مان ( و یا حداقل ذهن َ م ) بوده و هست. البته این موضوع را انکار نمی کنم که از همان ابتدا بعضی از دوستان علاقه ای به هم کاری در این موضوع نداشته اند و این مطلب را هم اعلام کرده اند که البته از دید بنده ابدا ایرادی به کار و عقیده ی ِ ایشان وارد نیست . شاید مناسب تر باشد که بنده فقط از طرف ِ شخص ِ خودم بنویسم و نظرات ِ شخصی َم را بیان کنم.  همان طور که قبلا هم در پاسخ به تمام ِ دوستان َ م که معترض بودند که ما کم کار و" تنبل " هستیم گفته ام ، تکرار می کنم بنده تمام ِ سعی َم را در این زمینه کرده ام و همیشه تا جایی که در توان داشته ام وظیفه ام را انجام داده ام ؛ اگر موفق نبوده ام ایراد َ م را می پذیرم اما این نبوده که نخواسته ام و نکرده ام . در آزمون ِ آزمایشی ی ِ مرحله ی ِ اول بنده به کمک ِ دوست ِ عزیزم آقای ابراهیمیان نزدیک به 200 مساله ی ِ تستی و پاسخ کوتاه طرح کردیم که البته تعدادی از آنها هم در قالب ِ آزمون ِ آزمایشی منتشر شدند. در برگزاری ی ِ آزمون ِ آزمایشی خدایم شاهد است که چقدر با مشکلات فقط در زمینه ی ِ هماهنگ کردن ِ تیم و ترغیب ِ آنها برای طرح سوال روبرو بودیم و چه ناراحتی هایی که فقط برای بنده پیش نیامد ، حتی با وجود ِ این که بنده کارخودم را درست انجام داده بودم . در موضوع ِ آزمون ِ آزمایشی ی ِ مرحله ی ِ دوم باور کنید بنده کم کار نبوده ام و ابدا این طور نبوده که علاقمند به برگزاری ی ِ این آزمون نباشم ، و حتی بیش از 35 مساله طرح کردم ( که تعدادی از آنها هم منتشر شدند ) اما نمی توان همه را وادار به انجام کاری کرد. اگر آزمون برگزار نشد و مجموعه ای به صورت تیمی آماده نشد دلیلش این است ! اما دیدید که بنده باز هم سعی کردم وظیفه ی ِ خود را انجام دهم ، ادعا نمی کنم موفق بوده ام اما تلاش َ م را کرده ام. در هر حال در آستانه ی ِ مرحله ی ِ دوم همان طور که در اوایل ِ کار ِ وبلاگ متنی درباره ی ِ منابع ِ المپیاد نوشته بودم متنی هم درباره ی ِ آزمون و شرایط ِ آن نوشتم که امیدوارم بودم مفید باشد ، با فرارسیدن ِ مرحله ی ِ دوم هم تمام پیگیری های لازم را انجام دادم تا سوالات ِ مرحله ی ِ دوم را با هم زمان با شروع ِ آزمون داشته باشم و با این که تمام ِ تلاش َ م را کردم تا سریع تر پاسخ نامه را آماده کنم اما نتوانستم زودتر از ساعت 2:45 بامداد این کار را انجام دهم ، که البته پوزش می طلبم هم به دلیل ِ تاخیرم و هم به دلیل ِ اشتاباهات و "چرت گفتن هایم " در این پاسخ نامه. تمام ِ این کار ها را بنده و دوستان و هم تیمی هایم چند برابر ِ بنده در این مدت انجام دادیم و به قول "استاد علی ایزدی راد "  فی سبیل ا... هم بود و نه برای شنیدن تشکر و تمجید و ... اما واقعا در تمام این مراحل تعداد ِ  کامنت هایی که برای تشکر نوشته شده اند نسبت به کامنت هایی که در جهت ِ تخریب و انتقاد( بیشتر از نوع ِ غیر منطقی ) و زیر سوال بردن شخصیت و وجهه ی ِ علمی ی ِ تیم نوشته شده اند چقدر بوده است؟!

- fu... you
na download mishe na sare vaghr gozashtin

- ein gav hamin jori har moghe khoshetoon omad soalha ro zadin na?

- بچه های 4thioaa هم که خیلی تنبلن

- بابا شما ها که بیکارید یه امتحان بگیرین دیگه

-متاسفانه یه سری فقط اسمشون جز نویسنده هاس ولی هیچ مطلبی نمیذارن.

- تو کار گروهی ضعیف هستید.

-آقای طوقی منظورتون از چلییایی همون cross خودمون دیگه؟هه!

-سوال 4 هم که بهراد چرت نوشت

- آقای طوقی ریدی

.....

این ها همه بخشی از چیزهایی بودند که شما برای ما نوشتید ....

در هر حال دینی بود که سعی کردیم ادا کنیم ، به گذشته گان....

 همانطور که قبلا هم گقته بودم ترجمه ی ِ بخش ِ کیهان شناسی ی ِ کتاب ِ کارول را تمام کرده بودیم که دکتر محمد صادق موحد هم لطف کردند و زحمت ِ ویرایش ِ این متن را پذیرفتند که بی نهایت از ایشان متشکریم ؛ به زودی آپلود خواهم کرد.

امیدوارم موفق باشید و در تمام مراحل زندگی به خواسته هایتان برسید ، ضمنا لازم می دانم با توجه به اینکه این پست خداحافظی ی ِ بنده خواهد بود از فرصت استفاده کنم و اعلام نمایم پیرو تصمیمات ِ هسته ی ِ مرکزی ی ِ گروه TAOG ( و نه الزاما خواست ِ بنده ) دیگر با این گروه همکاری نخواهم داشت و بدیهی است که نوشته ها ، متن ها و تمام مواردی که توسط آن گروه ، در وبلاگ و یا هر جای دیگر ، منتشر می شود صرفا از سوی آن گروه بوده و بنده نقشی در تهیه ی آنها ندارم . البته این موضوع در تناقض ِ موافقت ِ بنده با بسیاری از مطالب و نظرات ِ این گروه نیست و بخش ِ اعظم ِ عقاید ِ مان در زمینه ی ِ المپیاد موازی و هم سو  است و از صمیم قلب برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.

سرافراز باشید
بهراد طوقی ، اردیبهشت 1389