سلام
--- هر آن چه که می نویسم فقط و فقط نظر ِ شخصی ی ِ بنده است و الزاما هم سو با عقیده ی ِ بقیه ی ِ اعضای ِ تیم نخواهد بود.
چیزی که می نویسم احتمالا آخرین نوشته ی ِ من در این وبلاگ خواهد بود و قصدم گلایه ، شکایت ، و از این قبیل چیز ها ، نیست.
از زمانی که فعالیت وبلاگ تیم ِ محترم و عزیز ِ 2009 کم شد صحبت ها ، و به عبارت ِ مفهوم تر درخواست ها ، برا ی ِ راه اندازی ِ وبلاگی توسط اعضای تیم ِ 2010 بالا گرفت. با گذشت ِ زمان و محقق نشدن ِ این خواسته دوستان ِ بسیار زیادی شروع کردند به بیان ِ این عقیده ِ شان که تیم ِ 2010 " کم کار " ، " ناهماهنگ " ، " غیر ِ دل سوز " ، و ... است ؛ البته هدف ِ من از نوشتن ِ این متن نقض ِ این مطالب و عقاید یا ابراز ِ دفاع در برابر آن ها هم نیست ؛ مدتی گذشت واین انتقاد ها چهره عوض کردند و این دفعه در مورد ِ عدم ِ صلاحیت ِ ما صحبت شد و این که دوره ی ِ کشوری ، مرحله ی ِ دوم و ... بسیار ساده بوده اند ، رقیب های ِ ما نا توان بوده اند ، ما بی سواد بوده ایم ( و هستیم ) ، و .... چه چیز ها که نگفتند و ننوشتند ؛ البته از دیگران و بیگانه گان چه انتطار داریم که نزدیک ترین دوستان ِ مان بدتر از این ها به ما گفتند و کردند و برچسب ِ خائن بر پیشانی ِ مان کوبیدند. بگذریم .... وبلاگ ِ ما راه اندازی شد. اما چرا دیر راه اندازی شد؟ اساتید ِ بزرگوارم ( که البته افتخار ِ حضور در کلاس ِ شان را نداشته ام ) آقایان سرمشقی و اکبری به خوبی به خاطر دارند که در اولین دیدار های ِ مان بعد از پایان ِ دوره ی ِ تابستانه و در اولین برنامه ی ِ رصدی ی ِ مشترک ِ مان در یاسوج چقدر مشتاق ِ راه اندازی ی ِ وب گاه ی برای علاقه مندان بودیم ، و چقدر پیگیر بودیم تا اینکار را به بهترین نحو انجام دهیم... اما هماهنگی ی ِ 10 نفر ( چیزی که قبلا 20 نفر و بیشتر بود ) که هریک صاحب ِ عقیده و نظرات ِ ارزشمندی هستند به راستی بسیار دشوار تر از چیزی است که به نظر می رسد.... در هر صورت به لطف ِ همت ِ والا و پشتکار ِ دوست ِ عزیزم آقای صداقت این وب گاه راه اندازی شد و حتی دامنه ی ِ IOAA.ir به هزینه ی ِ شخصی ی ِ اعضای ِ تیم خریداری شد ( که البته به دلیل ِ مشکلات ِ فنی ی ِ مربوط به شرکت ِ سرویس دهنده هنوز راه اندازی نشده است ) . از روز ِ اول جمع ِ تعداد ِ افرادی که در جلسات ِ مربوط به کار های ِ تیمی ( اعم از ترویجی ، راه نمایی برای آیندگان ، طرح سوال و امتحان و...) و البته وبلاگ ، حاضر می شدند هیچ گاه بیشتر از 4 ، 5 نفر نبود . نمی خواهم بگویم ما نا هماهنگ بودیم و کار ِ تیمی نداشتیم و یا گروه ِ خوبی نبودیم ؛ ابدا ! تنها مساله ، که البته متاسفانه هیچ گاه شما دوستان ِ عزیزم به آن توجهی نداشته اید ، این بود که علایق و اهداف ِ افراد واقعا متفاوت و با فاصله بوده و هست . از طرفی به مدت سه ماه تمام ِ ما در هفته 12 جلسه کلاس در باشگاه داشتیم که در کنار مشغله های شخصی ِ مان که اصلا هم کم نبودند واقعا وقت ِ مان را به معنای واقعی پر کرده بود. با این وجود همیشه این موضوع که باید کاری کنیم و به هر نحو که می توانیم یار ِ شما باشیم و کاری کنیم تا شما ما را در کنار ِ خود ببینید در ذهن ِ مان ( و یا حداقل ذهن َ م ) بوده و هست. البته این موضوع را انکار نمی کنم که از همان ابتدا بعضی از دوستان علاقه ای به هم کاری در این موضوع نداشته اند و این مطلب را هم اعلام کرده اند که البته از دید بنده ابدا ایرادی به کار و عقیده ی ِ ایشان وارد نیست . شاید مناسب تر باشد که بنده فقط از طرف ِ شخص ِ خودم بنویسم و نظرات ِ شخصی َم را بیان کنم. همان طور که قبلا هم در پاسخ به تمام ِ دوستان َ م که معترض بودند که ما کم کار و" تنبل " هستیم گفته ام ، تکرار می کنم بنده تمام ِ سعی َم را در این زمینه کرده ام و همیشه تا جایی که در توان داشته ام وظیفه ام را انجام داده ام ؛ اگر موفق نبوده ام ایراد َ م را می پذیرم اما این نبوده که نخواسته ام و نکرده ام . در آزمون ِ آزمایشی ی ِ مرحله ی ِ اول بنده به کمک ِ دوست ِ عزیزم آقای ابراهیمیان نزدیک به 200 مساله ی ِ تستی و پاسخ کوتاه طرح کردیم که البته تعدادی از آنها هم در قالب ِ آزمون ِ آزمایشی منتشر شدند. در برگزاری ی ِ آزمون ِ آزمایشی خدایم شاهد است که چقدر با مشکلات فقط در زمینه ی ِ هماهنگ کردن ِ تیم و ترغیب ِ آنها برای طرح سوال روبرو بودیم و چه ناراحتی هایی که فقط برای بنده پیش نیامد ، حتی با وجود ِ این که بنده کارخودم را درست انجام داده بودم . در موضوع ِ آزمون ِ آزمایشی ی ِ مرحله ی ِ دوم باور کنید بنده کم کار نبوده ام و ابدا این طور نبوده که علاقمند به برگزاری ی ِ این آزمون نباشم ، و حتی بیش از 35 مساله طرح کردم ( که تعدادی از آنها هم منتشر شدند ) اما نمی توان همه را وادار به انجام کاری کرد. اگر آزمون برگزار نشد و مجموعه ای به صورت تیمی آماده نشد دلیلش این است ! اما دیدید که بنده باز هم سعی کردم وظیفه ی ِ خود را انجام دهم ، ادعا نمی کنم موفق بوده ام اما تلاش َ م را کرده ام. در هر حال در آستانه ی ِ مرحله ی ِ دوم همان طور که در اوایل ِ کار ِ وبلاگ متنی درباره ی ِ منابع ِ المپیاد نوشته بودم متنی هم درباره ی ِ آزمون و شرایط ِ آن نوشتم که امیدوارم بودم مفید باشد ، با فرارسیدن ِ مرحله ی ِ دوم هم تمام پیگیری های لازم را انجام دادم تا سوالات ِ مرحله ی ِ دوم را با هم زمان با شروع ِ آزمون داشته باشم و با این که تمام ِ تلاش َ م را کردم تا سریع تر پاسخ نامه را آماده کنم اما نتوانستم زودتر از ساعت 2:45 بامداد این کار را انجام دهم ، که البته پوزش می طلبم هم به دلیل ِ تاخیرم و هم به دلیل ِ اشتاباهات و "چرت گفتن هایم " در این پاسخ نامه. تمام ِ این کار ها را بنده و دوستان و هم تیمی هایم چند برابر ِ بنده در این مدت انجام دادیم و به قول "استاد علی ایزدی راد " فی سبیل ا... هم بود و نه برای شنیدن تشکر و تمجید و ... اما واقعا در تمام این مراحل تعداد ِ کامنت هایی که برای تشکر نوشته شده اند نسبت به کامنت هایی که در جهت ِ تخریب و انتقاد( بیشتر از نوع ِ غیر منطقی ) و زیر سوال بردن شخصیت و وجهه ی ِ علمی ی ِ تیم نوشته شده اند چقدر بوده است؟!
- fu... you
na download mishe na sare vaghr gozashtin
- ein gav hamin jori har moghe khoshetoon omad soalha ro zadin na?
- بچه های 4thioaa هم که خیلی تنبلن
- بابا شما ها که بیکارید یه امتحان بگیرین دیگه
-متاسفانه یه سری فقط اسمشون جز نویسنده هاس ولی هیچ مطلبی نمیذارن.
- تو کار گروهی ضعیف هستید.
-آقای طوقی منظورتون از چلییایی همون cross خودمون دیگه؟هه!
-سوال 4 هم که بهراد چرت نوشت
- آقای طوقی ریدی
.....
این ها همه بخشی از چیزهایی بودند که شما برای ما نوشتید ....
در هر حال دینی بود که سعی کردیم ادا کنیم ، به گذشته گان....
همانطور که قبلا هم گقته بودم ترجمه ی ِ بخش ِ کیهان شناسی ی ِ کتاب ِ کارول را تمام کرده بودیم که دکتر محمد صادق موحد هم لطف کردند و زحمت ِ ویرایش ِ این متن را پذیرفتند که بی نهایت از ایشان متشکریم ؛ به زودی آپلود خواهم کرد.
امیدوارم موفق باشید و در تمام مراحل زندگی به خواسته هایتان برسید ، ضمنا لازم می دانم با توجه به اینکه این پست خداحافظی ی ِ بنده خواهد بود از فرصت استفاده کنم و اعلام نمایم پیرو تصمیمات ِ هسته ی ِ مرکزی ی ِ گروه TAOG ( و نه الزاما خواست ِ بنده ) دیگر با این گروه همکاری نخواهم داشت و بدیهی است که نوشته ها ، متن ها و تمام مواردی که توسط آن گروه ، در وبلاگ و یا هر جای دیگر ، منتشر می شود صرفا از سوی آن گروه بوده و بنده نقشی در تهیه ی آنها ندارم . البته این موضوع در تناقض ِ موافقت ِ بنده با بسیاری از مطالب و نظرات ِ این گروه نیست و بخش ِ اعظم ِ عقاید ِ مان در زمینه ی ِ المپیاد موازی و هم سو است و از صمیم قلب برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
سرافراز باشید
بهراد طوقی ، اردیبهشت 1389
--- هر آن چه که می نویسم فقط و فقط نظر ِ شخصی ی ِ بنده است و الزاما هم سو با عقیده ی ِ بقیه ی ِ اعضای ِ تیم نخواهد بود.
چیزی که می نویسم احتمالا آخرین نوشته ی ِ من در این وبلاگ خواهد بود و قصدم گلایه ، شکایت ، و از این قبیل چیز ها ، نیست.
از زمانی که فعالیت وبلاگ تیم ِ محترم و عزیز ِ 2009 کم شد صحبت ها ، و به عبارت ِ مفهوم تر درخواست ها ، برا ی ِ راه اندازی ِ وبلاگی توسط اعضای تیم ِ 2010 بالا گرفت. با گذشت ِ زمان و محقق نشدن ِ این خواسته دوستان ِ بسیار زیادی شروع کردند به بیان ِ این عقیده ِ شان که تیم ِ 2010 " کم کار " ، " ناهماهنگ " ، " غیر ِ دل سوز " ، و ... است ؛ البته هدف ِ من از نوشتن ِ این متن نقض ِ این مطالب و عقاید یا ابراز ِ دفاع در برابر آن ها هم نیست ؛ مدتی گذشت واین انتقاد ها چهره عوض کردند و این دفعه در مورد ِ عدم ِ صلاحیت ِ ما صحبت شد و این که دوره ی ِ کشوری ، مرحله ی ِ دوم و ... بسیار ساده بوده اند ، رقیب های ِ ما نا توان بوده اند ، ما بی سواد بوده ایم ( و هستیم ) ، و .... چه چیز ها که نگفتند و ننوشتند ؛ البته از دیگران و بیگانه گان چه انتطار داریم که نزدیک ترین دوستان ِ مان بدتر از این ها به ما گفتند و کردند و برچسب ِ خائن بر پیشانی ِ مان کوبیدند. بگذریم .... وبلاگ ِ ما راه اندازی شد. اما چرا دیر راه اندازی شد؟ اساتید ِ بزرگوارم ( که البته افتخار ِ حضور در کلاس ِ شان را نداشته ام ) آقایان سرمشقی و اکبری به خوبی به خاطر دارند که در اولین دیدار های ِ مان بعد از پایان ِ دوره ی ِ تابستانه و در اولین برنامه ی ِ رصدی ی ِ مشترک ِ مان در یاسوج چقدر مشتاق ِ راه اندازی ی ِ وب گاه ی برای علاقه مندان بودیم ، و چقدر پیگیر بودیم تا اینکار را به بهترین نحو انجام دهیم... اما هماهنگی ی ِ 10 نفر ( چیزی که قبلا 20 نفر و بیشتر بود ) که هریک صاحب ِ عقیده و نظرات ِ ارزشمندی هستند به راستی بسیار دشوار تر از چیزی است که به نظر می رسد.... در هر صورت به لطف ِ همت ِ والا و پشتکار ِ دوست ِ عزیزم آقای صداقت این وب گاه راه اندازی شد و حتی دامنه ی ِ IOAA.ir به هزینه ی ِ شخصی ی ِ اعضای ِ تیم خریداری شد ( که البته به دلیل ِ مشکلات ِ فنی ی ِ مربوط به شرکت ِ سرویس دهنده هنوز راه اندازی نشده است ) . از روز ِ اول جمع ِ تعداد ِ افرادی که در جلسات ِ مربوط به کار های ِ تیمی ( اعم از ترویجی ، راه نمایی برای آیندگان ، طرح سوال و امتحان و...) و البته وبلاگ ، حاضر می شدند هیچ گاه بیشتر از 4 ، 5 نفر نبود . نمی خواهم بگویم ما نا هماهنگ بودیم و کار ِ تیمی نداشتیم و یا گروه ِ خوبی نبودیم ؛ ابدا ! تنها مساله ، که البته متاسفانه هیچ گاه شما دوستان ِ عزیزم به آن توجهی نداشته اید ، این بود که علایق و اهداف ِ افراد واقعا متفاوت و با فاصله بوده و هست . از طرفی به مدت سه ماه تمام ِ ما در هفته 12 جلسه کلاس در باشگاه داشتیم که در کنار مشغله های شخصی ِ مان که اصلا هم کم نبودند واقعا وقت ِ مان را به معنای واقعی پر کرده بود. با این وجود همیشه این موضوع که باید کاری کنیم و به هر نحو که می توانیم یار ِ شما باشیم و کاری کنیم تا شما ما را در کنار ِ خود ببینید در ذهن ِ مان ( و یا حداقل ذهن َ م ) بوده و هست. البته این موضوع را انکار نمی کنم که از همان ابتدا بعضی از دوستان علاقه ای به هم کاری در این موضوع نداشته اند و این مطلب را هم اعلام کرده اند که البته از دید بنده ابدا ایرادی به کار و عقیده ی ِ ایشان وارد نیست . شاید مناسب تر باشد که بنده فقط از طرف ِ شخص ِ خودم بنویسم و نظرات ِ شخصی َم را بیان کنم. همان طور که قبلا هم در پاسخ به تمام ِ دوستان َ م که معترض بودند که ما کم کار و" تنبل " هستیم گفته ام ، تکرار می کنم بنده تمام ِ سعی َم را در این زمینه کرده ام و همیشه تا جایی که در توان داشته ام وظیفه ام را انجام داده ام ؛ اگر موفق نبوده ام ایراد َ م را می پذیرم اما این نبوده که نخواسته ام و نکرده ام . در آزمون ِ آزمایشی ی ِ مرحله ی ِ اول بنده به کمک ِ دوست ِ عزیزم آقای ابراهیمیان نزدیک به 200 مساله ی ِ تستی و پاسخ کوتاه طرح کردیم که البته تعدادی از آنها هم در قالب ِ آزمون ِ آزمایشی منتشر شدند. در برگزاری ی ِ آزمون ِ آزمایشی خدایم شاهد است که چقدر با مشکلات فقط در زمینه ی ِ هماهنگ کردن ِ تیم و ترغیب ِ آنها برای طرح سوال روبرو بودیم و چه ناراحتی هایی که فقط برای بنده پیش نیامد ، حتی با وجود ِ این که بنده کارخودم را درست انجام داده بودم . در موضوع ِ آزمون ِ آزمایشی ی ِ مرحله ی ِ دوم باور کنید بنده کم کار نبوده ام و ابدا این طور نبوده که علاقمند به برگزاری ی ِ این آزمون نباشم ، و حتی بیش از 35 مساله طرح کردم ( که تعدادی از آنها هم منتشر شدند ) اما نمی توان همه را وادار به انجام کاری کرد. اگر آزمون برگزار نشد و مجموعه ای به صورت تیمی آماده نشد دلیلش این است ! اما دیدید که بنده باز هم سعی کردم وظیفه ی ِ خود را انجام دهم ، ادعا نمی کنم موفق بوده ام اما تلاش َ م را کرده ام. در هر حال در آستانه ی ِ مرحله ی ِ دوم همان طور که در اوایل ِ کار ِ وبلاگ متنی درباره ی ِ منابع ِ المپیاد نوشته بودم متنی هم درباره ی ِ آزمون و شرایط ِ آن نوشتم که امیدوارم بودم مفید باشد ، با فرارسیدن ِ مرحله ی ِ دوم هم تمام پیگیری های لازم را انجام دادم تا سوالات ِ مرحله ی ِ دوم را با هم زمان با شروع ِ آزمون داشته باشم و با این که تمام ِ تلاش َ م را کردم تا سریع تر پاسخ نامه را آماده کنم اما نتوانستم زودتر از ساعت 2:45 بامداد این کار را انجام دهم ، که البته پوزش می طلبم هم به دلیل ِ تاخیرم و هم به دلیل ِ اشتاباهات و "چرت گفتن هایم " در این پاسخ نامه. تمام ِ این کار ها را بنده و دوستان و هم تیمی هایم چند برابر ِ بنده در این مدت انجام دادیم و به قول "استاد علی ایزدی راد " فی سبیل ا... هم بود و نه برای شنیدن تشکر و تمجید و ... اما واقعا در تمام این مراحل تعداد ِ کامنت هایی که برای تشکر نوشته شده اند نسبت به کامنت هایی که در جهت ِ تخریب و انتقاد( بیشتر از نوع ِ غیر منطقی ) و زیر سوال بردن شخصیت و وجهه ی ِ علمی ی ِ تیم نوشته شده اند چقدر بوده است؟!
- fu... you
na download mishe na sare vaghr gozashtin
- ein gav hamin jori har moghe khoshetoon omad soalha ro zadin na?
- بچه های 4thioaa هم که خیلی تنبلن
- بابا شما ها که بیکارید یه امتحان بگیرین دیگه
-متاسفانه یه سری فقط اسمشون جز نویسنده هاس ولی هیچ مطلبی نمیذارن.
- تو کار گروهی ضعیف هستید.
-آقای طوقی منظورتون از چلییایی همون cross خودمون دیگه؟هه!
-سوال 4 هم که بهراد چرت نوشت
- آقای طوقی ریدی
.....
این ها همه بخشی از چیزهایی بودند که شما برای ما نوشتید ....
در هر حال دینی بود که سعی کردیم ادا کنیم ، به گذشته گان....
همانطور که قبلا هم گقته بودم ترجمه ی ِ بخش ِ کیهان شناسی ی ِ کتاب ِ کارول را تمام کرده بودیم که دکتر محمد صادق موحد هم لطف کردند و زحمت ِ ویرایش ِ این متن را پذیرفتند که بی نهایت از ایشان متشکریم ؛ به زودی آپلود خواهم کرد.
امیدوارم موفق باشید و در تمام مراحل زندگی به خواسته هایتان برسید ، ضمنا لازم می دانم با توجه به اینکه این پست خداحافظی ی ِ بنده خواهد بود از فرصت استفاده کنم و اعلام نمایم پیرو تصمیمات ِ هسته ی ِ مرکزی ی ِ گروه TAOG ( و نه الزاما خواست ِ بنده ) دیگر با این گروه همکاری نخواهم داشت و بدیهی است که نوشته ها ، متن ها و تمام مواردی که توسط آن گروه ، در وبلاگ و یا هر جای دیگر ، منتشر می شود صرفا از سوی آن گروه بوده و بنده نقشی در تهیه ی آنها ندارم . البته این موضوع در تناقض ِ موافقت ِ بنده با بسیاری از مطالب و نظرات ِ این گروه نیست و بخش ِ اعظم ِ عقاید ِ مان در زمینه ی ِ المپیاد موازی و هم سو است و از صمیم قلب برای ایشان آرزوی موفقیت دارم.
سرافراز باشید
بهراد طوقی ، اردیبهشت 1389
من از طرف همه می گم ببخشید!
و سپاس فراوان! در پناه یزدان باشید!
naz nakon hala :D ye chize tabi'ie e ke hala vase hasoodi ya harchize die in cm aro bezaran ;) baghie dore ha am az in moshkela dashtan, be dore pishia am migoftan bi savad, hala chi shod natijash?! behtarin medalaro gereftan
be hadafetoon bechasbin
ممنون بهراد عزیز! مطمئن باش زحماتی که کشیدی هیچ گاه به هدر نمی رود... خوشبختانه یا متاسفانه وبلاگ جایی است که هر کسی می تواند وارد شود و هر کامنتی را به اسم "ناشناس" بگذارد! می توانستیم عین سال قبلیا 3rdioaa مدتی برای نظرات اجازه بگذاریم تا اگر چیزی داشت که خوشمان نیامد سانسور کنیم. اما من آزاد بودن را ترجیح دادم، اتفاقا یکی اومده بود تو وبلاگ من نوشته بود
khak to saret to ke olampiadi hasti chera metal gush midi
این جور اتفاقا زیاد پیش میاد و زیاد مهم نیست... من که کاملا خونسردانه عمل می کنم در برابر این جور چیزا :دی
موفق باشید همه!
آقای طوقی آدم در همه ی مراحل زندگی و در شرایط مختلف حتی اگر به بهترین نحو هم عمل کنه بالاخره یه سری آدم بادرک پایین پیدا می شن که خستگی کارو 100 برابر کنن... ولی آدم همیشه جواب کوچکترین لطفش رو هم میگیره من به این جمله ایمان دارم پس با توجه به نیت شخصی و هدفتون عمل کنید و در آخر باید بگم از هر کسی باید به اندازه ی خودش انتظار داشت...
بهراد معیار تعیین سواد چیه؟مسلما این نیست که هر کی هر حرفی زد بشه معیار ما اگه اینجوریه به یه پیرمرد ماله عهد دقیانوس بگی انتگرال میگه اینا چیه برو گاو و گوسفند بگیر بچرون پول در بیاری. معیار تعین سواد یه با سواده که مسلما از اینجور افراد پرند تو کمیته نجوم مسلما هم عاشق قیافت نشدند که بهت طلا دادن اونم طلا1 حتما یه سوادی توت دیدن که بهت طلا دادن دیگه.
یکی اومده یه نفهمی کرده یه نظر گذاشته ما چرا از زحمات شما که می تونست ادامه پیدا کنه بی نصیب بشیم.
هرجا هستی موفق باشی.
be such the sun if you don`t like to shine,you are not able to shine...
aghaye toghi man be sahme khodam vaghean az shoma tashakor mikonam,be khatere hameye zahamatetun,be khatere sabr o tahamoli ke dashtin va biadabiye kheyliha ro tahamol kardin
ma hichvaght nemitunim zahamat va komakaye shoma ro jobran konim,vali man az khoda mikham ke har jake hastin sarbolando piruz bashid.
va dar olampiad jahaniye 2010 baraye keshvare azizemun kasbe eftekhar konin.
omidvaram shoma maro be khatere hameye ehanatha va biadabihamun bebakhshid va halalemun konid.
ba arezuye behtarinha barayeshoma.
baraie ensanhaie bozorg bonbasti vojood nadarad chon bar in bavarand k ia rahi khaham iaft ia rahi khaham sakht...
حکایت همیشگی
حرف های ما هنوز ناتمام تا نگاه می کنی وقت رفتن است باز ان حکایت همیشگی پیش از انکه با خبر شوی لحظه عزیمت تو ناگریز می شود آه ه ه ه ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چه زود دیر می شود
قیصر امین پور
سلام و سلامتی
البته تصمیم های شما محترم و خود شما عزیز هستید
اما حواستان باشد که آن چند نفری که گاهی چرت و پرت می نویسند همه نیستند ... اقلیت هستند
و البته دل آزردگی ات را خوب می فهمم
ما نیز در شمار ِ شهیدان ِ تهمتیم!
با تشکر از اقای طوقی
خبر خبر خبر
من با صحبتی که با اکثر استادهای شهر های مختلف داشتم نفر/شهرهای قبولی مرحله دوم به صورت زیر است احتمالا
1- استان تهران 10تا 12 نفر
2- استان اذربایجان شرقی 10 تا 12 نفر
3- استان های شیراز و اصفهان هرکدام 3 نفر
4- استان های کرمانشاه و مازندران هرکدام 2 نفر
5-استان های قم خوزستان کرمان هرکدام 1 نفر
نظر بدهید
البته من در بالا افرادی که خودشون خوندن رو در نظر نگرفته ام
دو نظر ِ اخیر ،مال ِ من نیست. البته ایشون هم نگفتند من هستند. اما چون ممکن است عده ای اشتباه بگیرند عرض کردم.
امیر کرج هم جز تهران حساب کردی ؟!
منظورت اینه که چه نوع نظری بدیم امیر ؟
بهراد جان هیچ وقت زحمات و دلسوزی هات رو فراموش نمیکنیم. فرق نداره قبول شیم یا نه. همیشه تو زحمت کشیدی. از اصرار به تایپ با فارسی تک برای استاندارد بودن متون گرفته تا این که شب مرحله دو پاسخنامه آماده کردی تا اینکه همیشه به موقع بود پست هات تا....
خسته نباشی، موفق باشی، ایشالا هم که طلای جهانیتو یه روز ببینیم (که میبینیم)
امیر جان امسال تهران بیشتر قبولی خواهد داد.
اگه شما آمار دیگه ای دارید اعلام کنید بچه ها
aghye toghi be khatere hame chiz mamnun.
vaghean mamnun.
بچه ها کسی از نمرات تبریزی ها خبر داره؟
یه تشکر ویژه از استاد علی ایزدی راد که استاد ما هستند
آقای طوقی.خیلی ها رو با این کارتون ناراحت می کنید.ایکاش اول یه آمار بگیرید ببینید چند نفر خواستار حضور و فعالیت شما هستن و چند نفر مخالفن بعد تصمیم به رفتن بگیرین.هیچ المپیادی ای دوست نداره لطف استادی چون شما رو از دست بده.
نظر من(فکر کنم یه شناختی دارم ):
با توجه به شناختی که دارم می گم (هر کی نظر داره بگه!)
13الی12 تا تهران:5 تا علامه طباطبایی،2تا علامه حلی،2 انرژی اتمی،4 تا از بقیه ی مدارس
6الی7 تا تبریز
3 تا اصفهان
3 تا استانهای شمالی
3 تا شیراز
6 تا کرمان و قم و خوزستان و کرمانشاه و کرج
12 تا تهران فکر کنم زیاد باشه
2 تا قبولی کرمانشاه که قطعیه حالا باقی رو خبر ندارم
مطمئن باشین هیچ کس نمی تونه پیش بینی کنه.ممکنه از بعضی جاهایی که شما می گین اصلا قبولی نباشه و از خیلی جاها که نمی گین چن نفر قبول شن.
من تحت تاثیر قرار گرفتم.....!
سلام
ناز کردن نداره. باید جنبه این چیزارو داشته باشی . البته باید سری هم به رفتار خودت بزنی چون همیشه این مشکلات یکطرفه نیست و........
خلاصه شاید به میخاستی به همه نشون بدی طلا 1 هستی و به همین دلیل سایرین ازت ناراحت شدن و تورو کوبوندن زمین........
نگو که نمیخواستی سر بودنتو به همه نشون بدی که باور نمیکنم آخه با چشمای خودم تو دوره بسیج تهران دیدم .....
آرزوی سلامتی برات می کنم
یه سوال هم داشتم :
رصد چندم شدی که تونستی گپ علی ایزدی رو جبران کنی و اول بشی؟؟ (آقای ایزدی امتحان رصد رو صفر گرفتن)
بابا چی شد؟ کف رو اعلام کنید دیگه
چرتکه بدم خدمتتون !!!
man ke be neshane eteraz die omran biam tooye in weblog
be nazare man ham biain be blog khode aghaye toghi ya irysc kooch konim
نظر من اینه تبریز 20 تا تهران 12 تا بقیه شهرهام روهم 3 تا
عیده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پس بقیه بوقن؟؟؟؟؟؟؟
che jaleb !!!!!!!!!!!
mibinam ba'd az marhaleye 2 pishgui ham be khususiat olampiadiha ezafe shode !!!!!!!!!!
baba kutah biain dige !!!!!!!!!
hanuz hichi ma'lum nist.momkene ye nafar az ye shahrestane kheyli kuchulu tu ye jaye parte iran ghabul beshe,va in tehrania o tabrizia ke in hame edeashun mishe ham 10,12 ta ghabuli nadan.
be ghole duste balaimun baghiyeye bachehaye keshvar bugh nistan ke !!!
va olampiadiha ham faghat dar tabriz va tehran motemarkez nashodan .
tabriz 3ta, tehran bishtar az 12 ta ghabooli mide
نمی دانم
ولی شایدمی دانید که دنیاهمواره اینگونه بوده وهست وخواهدبود
واین موضوع برای افرادی چون جناب صدرالدینی،جناب موسوی وشمابارزترخواهدبود
میدانیدچرا؟چون شمانسبت به جامعه ی اطرافتان بی تفاوت نیستید،دنبال تغییرهستیدوبایدباشید
میدانیداین خدمت شماچه تاثیری برجامعه ی نجوم ایران خواهدداشت؟حداقل راگفتم
شمابرای موفقیتتان بایدبااین مسایل کناربیایید
این مشکلات همیشه بوده اندوخواهندبود
موفق واقعی کسیست که بااین مشکلات بتواندبه هدفش برسد
ومیدانیدکه بسیاری ازنجومی های کشورهنوزهم امیدبه راهنمایی های شما دارند
ودراخریک گله ازدوستان تبریزی که فکرکنم حداقل دراین یک موردکوتاهی کردند
ومن الله توفیق
tehran 3ta, tabriz bishtar az 12 ta gabuli mide
baba fahmidim emsal ghabulitun ziade!!
chera in tabrizia vo tehrania khusheshun miad hamechizo tu bugho karna konan o hameye movafaghiayatashuno jar bezanan ?!!
kesi joz behrad toghi tu in weblog post nemizare? vaghean ke. baba age mishe khaheshan torokhoda kaf ro elam konid. dahanemun kaf kard bas ke goftim kaf chande??
گر بدي گفت حسودي و رفيقي رنجيد
گو تو خوش باش كه ما گوش به احمق نكنيم
حافظ ار خصم خطا گفت نگيريم براو
گر به حق گفت جدل با سخن حق نكنيم
توجه!!!!!!!(به خبری که همینک به دستمان رسید توجه فرمایید)!!!!! طبق آزمایشات DNA که دیروز به اتمام رسیدمحققین به این نتیجه رسیدند که تبریزی ها جزو آدم ها دیگر محسوب نمیشوند. (پس دیگه شعر نگن)(عقده ای ها) اما تهرانی ها هم برند ....... ماشالله دست کمی از این تبریزی ها ندارند.
من همینم که این خبر بالا را نوشتم .جسارت نباشه منظورم نجومی های تبریز است .به جز طوقی جون.استاد طوقی خیلی ماهی.هیچ وقت زحماتتو فراموش نمیکنم .شما از بالایی ها بهدل نگیر. یه مشت بچه عقده ای که هیچی نبودند و بهجایی رسیدند که نباید برای شما مهم باشد.
فکر کنم سو تفاهم شد جناب.
من تبریزی نیستم، شیرازی هستم.
این شعری هم که نوشتم که مفهومش مسخصه!
khahesh mikonam doostan dobare da'va rah nandazin !!!!!!!!!!!!!!!!
ببین ما عجب شانسی داریم اګه قبول شیم یه همچین آدمایی رو باس تحمل کنیم
خدایا به ما رحم کن حداقل قبول نشیمالبته یه کار بهتر می تونی بکنی اونم این که هم مارو هم باشګاهو از دست اینا راحت کنی
ابتدا از زحمات دوست و استاد بزرگوارمون اقاي طوقي تشكر مي كنيم.
دوما كه اينو بايد در نظر داشت كه بچه هاي خوابگاهي اين ده نفر دسترسي به اينترنتشون وحشتناكه و هماهنگي باهاشون هم سختر و اقاي طوقي مدتي است كه ساكن تهران شده اند. اين را گفتم كه به كمتر كار كردن باقي بچه ها نسبت به اقايان صداقت و طوقي حق بدهيد. هرچند كه پست هاي علمي بچه ها بايد با توافق نظر همه شون باشه!!
چرت نگوييد لطفا مازندران 3تاو 31 تا هم از شهرهاي ديگه
ای کاش این طور نمی شد ولی ممنون به خاطر همه چیز
aghaye tooghi behtare ke baazi bahsa ro matrah nakonin!chon momkene be raftane aberuye khodetun va efsha shodane baazi masaaele nagofte da moredetun beshe...az man goftan!
من مرحله دو رو کار ندارم با اون سوالای ماستش ولی انقدر رو میدونم مازندران 3 تا قبولی میده یکیشم طلا یکه.حالا هی زور بزنین بگین تبریز 12 تامیده خا بده تا جونش در بیاد. 10 تاشون میشن برنز 1 شون نقره یکشونم طلا10 تازه مرحله 2 قبول شدن واسه این تبریزها و مخصوصا تهرانی(مخصوصا علامه طباطبایی) نباید افتخار باشه چون تو اون کلاسا هویجم بشینه تهش یه چیز میشه دیگه .
واااااااااااااای! بسه دیگه! خجالت بکشین! چقد از خودتون تعریف می کنین! آخه گیریم شما نابغه این، هنر فروتنیه. این که دیگه پز دادن نداره!
چه خبرتونه؟؟؟
tabdile havij be talaye nujum tu baazi kelasa!
ba in nazar shadidan movafegham!
من از همه خواهش می کنم این بحثا همین جا تموم شه. هر کس به چیزی می رسه حتما شایستگیشو داره.
بهتر نیست اینجا به جای کل انداختن، به هم کمک کنیم؟!
قابل توجه دوستان نابغه که نمرشون 600 میشه:
بهتر نیست به جای تعریف از خود و انجام اقدامات ناشی از خود شیفتگی مفرط و اعتماد به نفس کاذب، برین واسه دوره آماده شین؟!! شما که 100 % قبولین دیگه، پس واسه چی وقتو تلف می کنین؟! هان؟!
با ناشناس بالایی شدیدآ موافقم!
اقای طوقی
... حرفه ای شدن پایان راه خواستن است...
خسته نباشی حرفه ای